نوبت سنت نیک است که یک ماجراجویی درون دالان خرگوش داشته باشد. در آنجا او با چایخانهدار دیوانه، که به عنوان یک میزبان مهمانی چای با مد بالا و دوستدار گوزنهای شمالی بازآفرینی شده است، روبرو میشود؛ خرگوش سفید، شخصیتی دوستداشتنی و فراموشکار؛ ملکه قلبها، که نفرتانگیز از زرق و برق و مشابه اسکرودج است؛ دستیار ضد خود، گربه چشایر و خود آلیس، که مهربانیاش به سنت نیک کمک میکند تا کریسمس را نجات دهد.
پسری جوان و خانوادهاش برای یک سفر دریایی هیجانانگیز راهی میشوند تا اینکه طوفانی شدید میوزد و مایکل و سگش را به دریا میاندازد. پس از شسته شدن به یک جزیره دورافتاده، ترسیده و نگران، آنها برای بقا و سازگاری با زندگی تنها تلاش میکنند. یک روز، مایکل متوجه میشود که تنها نیست، وقتی با مردی ژاپنی مرموز روبهرو میشود که از زمان جنگ جهانی دوم بهطور مخفیانه در آنجا زندگی میکند و از ورود مایکل عصبانی است. اما با تهدید مهاجمان خطرناک به بهشت جزیرهشان، مایکل و مرد پیر، کِنسُکه، به هم ملحق میشوند تا از دنیای مخفیشان دفاع کنند.